من کاملا ضد پسرم...حالا اگه یه موقع...از دستم در رفت و به نفع شما پسرا نوشتم...ببشخـــــــــــــــــــــــــــــــــید

شما پسرا اگه دلتون به حال خودتون میسوزه...عضو بشین تو وبلاگم...هرچی خواستید بنویسید و ارسال کنید...

تا با اسم خودتون بذارم تو وبلاگم همه بخونن... افتــــــــــــــــــــاد؟؟؟؟؟؟؟

با دوستم رفتیم رستوران... از باشگاه اومده بودیم.

میز روبه روی من یه پسر و دختر تقریبا میشه گفت هم سن خودم 17 - 18 ساله نشسته بودن... پسره پشتش به ما

بود و دختره روش بما... منم هی زیر چشمی به دختره نگاه میکردم تا دختره آمار داد... سریع کاغذ منوی غذا رو

برداشتم... زیر لب طوری که بفمه گفتم:

شماره بدم... اونم با تکون دادن سرش گفت: اوهوم... آره

وقتی پسره رفت حساب کنه دختره زود اومد و کاغذ رو ازم گرفت و رفت بیرون... بعد چند ثانیه برگشت.. توو رستوران و

گفت: احمق آشغال...

تو کاغذ بجای شماره نوشتم:

اگه واقعا دوست پسر رو می خواستی بهم آمار نمی دادی... از دخترای خیانت کاری مثل تو متنفرم... یه بار یکی تون

گیرم افتاد برا هفت پشتم بسه... واقعا که... بعد به ما میگن نامرد. 

این قضیه بین خودمون میمونه و به دوست پسرت نمیگم... نترس. ازت متنفرم... امیدوارم دیگه نبینمت.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: